ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
یکی از روشهایی که میتوان به سودآور بودن تجارتی پی برد، هزینههای زیاد تبلیغاتی و تمایل به ورود به عرصه آن کسب و کار است. چیزی که مدتهاست ذهنم رو به خود مشغول کرده، واردات ساعت در ایران است. زمانی تصورم این بود که با وجود موبایل و سایر وسایل الکترونیکی که میشود توسط آنها زمان را فهمید، ساعت مچی کم کم عرصه تولید و تجارت را ترک خواهد کرد. ولی با اتفاقاتی که این روزها شاهدش هستم. کاملاً برایم روشن شده است که ساعت به عنوان یک کالای لوکس، قصد خروج از میدان را ندارد و حتی در کشوری مثل ایران واردکنندهها به رقابتهای تبلیغاتی و گران قیمت دست زدهاند. به عقیده من ساعت در وضعیت بلوغ به سر میبرد و توجه به آن به عنوان یک کالای لوکس امری بدیهی میباشد. اگر به دقت نگاه کنید بسیاری از تبلیغات گران قیمت اتوبانهای پررفت و آمد تهران را ساعتهای مختلف با مارکهای خارجی به خود اختصاص دادهاند. و جالبتر اینکه برای خریدار ایرانی مارک ساعت به مراتب مهمتر از خود ساعت، کارایی آن و اصلاً لزوم آن میباشد. اگر ساعتها را به دو دسته کلی حرفهای و لوکس تقسیم کنیم، آنچه که در دستهبندی لوکس قرار میگیرد بیشتر در ایران مورد استقبال قرار گرفته است.
برای این تجارت چند ویژگی خاص وجود دارد که آن را مثلاً از واردات خودرو به کشور متمایز میکند. ساعتها نیازمند چیزی به نام انبار نیستند و مثلاً میشود چندین میلیون ساعت را فقط در یک کمددیواری نگهداری کرد؛ و یا اینکه برای واردات آن همچون خودرو لازم نیست از هفتخوان رستم عبور کرد (از آن جهت که ما ادعایی برای تولید این محصول نداریم و کسی سنگ حمایت از تولید داخل را بر سینه نمیزند)، همچنین لزومی ندارد که هزار و یک استاندارد زیست محیطی را هم از سر گذراند. با توجه به این دلایل و همچنین وجود مشتریانی که برای حفظ پرستیژ خود حاضرند برای این کالای نه چندان کارا پول بپردازند، طبیعی است که تجارات آن گسترش یافته و تابلوهای تبلیغاتی ما پر شود از مارکهای رنگارنگی که مخصوص بخش مرفه جامعه است.
به نقل از: خط تولید، جستاری در مدیریت تولید و عملیات